تاریخ
استان سمنان

استان سمنان در دوران باستان بخشی از چهاردهمین ایالت تاریخی «ورن» یا «ورنه» و از تقسیمات شانزده‌گانه اوستایی بود. حتی عده‌ای تهمورث دیوبند را بنیانگذار شهر سمنان می‌دانند

برخی از محققان، این ایالت را گیلان فعلی می‌دانند ولی قدر مسلم این که ورن یا ورنه متشکل از صفحات جنوبی البرز و خوار شمال سمنان، دامغان، خوار، دماوند، فیروزکوه، شهمیرزاد، لاسگرد، ده‌نمک، آهوان، قوشه، ویمه و نقاط کوهستانی مازندران بوده‌ ‌‌است.
در زمان شاهنشاهی ماد، سراسر استان سمنان امروزی، جزئی از امپراتوری بزرگ ماد بود.

در زمان هخامنشیان و پس از تسخیر آسیای صغیر توسط کوروش بزرگ، سپاه هخامنشی به سمت نواحی شرقی ایران پیش‌روی کرد و به نزدیکی «رود سیحون» دست یافت. نوشته‌اند که او ایالت پارت را که شامل کومش (به‌طور تقریبی استان سمنان امروزی) و «خراسان» را به علاوه «سیستان »(زرنگ) و «خوارزم»، به گستره قلمرو حکمرانی خود افزوده‌است.
پس از کوروش که کمبوجیه به پادشاهی رسید و بنا به وصیت کوروش، حکومت خوارزم، پارت و کارمانیا(کرمان) بر عهده بردیا گمارده‌شد. در این دوره، سمنان مانند پلی، سه ایالت «راگا»(ری)، «خراسان» و «استرآباد» (گرگان) را به هم وصل می‌کرد.
پس از حمله اسکندر مقدونی و حکومت سلوکیان، حکمرانان سلوکی برای رضایت ایرانیان و عدم شورش آن‌ها، اختیارات بسیاری به ایرانیان پارتی دادند. حکمرانان پارتی نیز برای راضی نگه داشتن مردم، شصت شهر در ایالت کومش ساختند که می‌توان به «آپاما» (لاسجرد کنونی) و «هکاتم‌پلیس» (صددروازه یا دامغان کنونی) اشاره کرد.
در دوره اشکانیان، کومش یکی از ایالات هجده‌گانه اشکانی بود و با نام‌های «کمیسن» و «قومیس» شناخته می‌شد.
در دوره ساسانیان، سمنان به دلیل قرار داشتن در مرکز تردد شمال و جنوب و نیز شرق و غرب، همواره محل کشمکش بر سر قدرت بوده‌است. در این دوره و مخصوصاً پس از اسلام، سمنان محل تمرکز پایگاه‌های دولت‌های مرکزی در این ناحیه بوده‌است.
بسیاری از بناهای به‌جامانده در این شهر مربوط به دوره غزنویان و زمان سلطان مسعود غزنوی و پس از آن می‌باشد که از این میان می‌توان از منار مسجد جامع سمنان و بقعه پیر علمدار یاد کرد.
در زمان اسماعیلیان نیز سمنان از کانون‌های مهم آنها بوده‌است به گونه‌ای که حدود ۱۵۰ قلعه مانند قلعه سارو در اختیار اسماعیلیان قرار داشته‌است.
در دوره زندیان و زمان کریم‌خان زند، نواحی سمنان، دامغان، شاهرود و سرخه و بسطام در اختیار بزرگان قاجار قرار گرفت. به همین علت بود که محل تولد بسیاری از شاهان و بزرگان قاجار، سمنان می‌باشد. همین امر سبب شد که سمنان مورد توجه بسیاری از شاهزادگان قاجار فرار گرفت؛ به ویژه در زمان فتحعلی‌شاه که زادگاهش سمنان بود. فتحعلی‌شاه سه برادر سمنانی‌اش را برای حکومت سمنان برگزید، اما ظلمی که ایشان بر مردم سمنان روا داشتند در نهایت باعث قیام مردم به رهبری بزرگان و اندیشمندان و پیوستن ایشان به صف مشروطه‌خواهان شد.


 

پیشینه تاریخی نام سمنان

در گذشته های دور در محل آتشکده بزرگ هریس در کومش (سمنان) شهری عظیم با بت خانه ای بزرگ با ساختمانی رفیع و با شکوه وجود داشته است. به همین علت احتمال می رود که مردم این سرزمین قبل از ظهور زرتشت، دارای مذهب “سمتی” یا “سمینه” بوده اند و بتخانه بزرگ آنان در محل سمنان فعلی واقع بوده است. برخی دیگر بر این باورند که سمنان در اصل “سکنان” منسوب به طوایف سکه ها می باشد و الف و نون آن نشانه نسبت و مکان است که در واژه های گیلان و … مشاهده می شود. عده ای دیگر از اهالی سمنان عقیده دارند که نام قدیم سمنان (سیم لام) بوده که بنای آن به دست دو نفر از فرزندان نوح پیغمبر به نام های (سیم النبی) و (لام النبی) انجام گرفته که مقبره آنان در کوه های شمال خاوری سمنان در محلی موسوم به پیغمبران واقع است. بر این اساس کلمه (سیم لام) در اثر کثرت استعمال به مرور زمان به سمنان تبدیل شده است. برخی نیز افسانه بنای اولیه را به دو هزار سال قبل از میلاد مسیح به دستور تهمورث دیوبند نسبت داده اند. در آن زمان شهر را به سمینا نامگذاری نموده اند که به مرور زمان به سمنان تغییر یافته است. روایت دیگر حاکی از این است که نام قدیم سمنان در زبان محلی “سه مه نان” بوده و منظور ساکنان آن این بوده است که محصولات کشاورزی این منطقه نان و آذوقه اهالی را بیش از سه ماه تأمین نمی کند. بعدها به مرور زمان “سه مه نان” به سمنان تغییر یافته است. به هر حال آن چنان که از منابع و کتب تاریخی استنباط می شود سمنان یکی از مناطق کهن و قدیمی ایران است که در درازای تاریخ فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته است.

 

اقوام مستقر در استان سمنان

اقوام مستقر در استان سمنان را می توان به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول اقوامی بومی هستند که از گذشته های دور و قبل از اسلام به این سرزمین آمده و در آن ساکن شده اند مثل اقوام سنگسری ها، پروری ها و افتری ها و نمونه های از این قبیل. دسته دوم گروه هایی هستند که از دوران کریم خان زند به این منطقه آمده اند. ایل ها و طوایف الیکایی، اصانلو، هداوند، عرب درازی و کتی از جمله این گروه ها به شمار می آیند.مهم ترین گروه های عشایری در استان سمنان عبارتند از: ایل سنگسری، طوایف افتری، پروری، اعرابی، باصری در سمنان، ایل الیکایی، اصانلو، هداوند، عرب سرهنگی، عرب درازی در شهرستان گرمسار، عشایر خوار توران، عشایر طرود، عشایر پل ابریشم، گرابلی و گونیلی در شهرستان شاهرود و عشایر چهارده، کلاته و بادله در شمال دامغان و عشایر رسم در جنوب دامغان.

 

 زبان در استان سمنان

به دلیل این که مردم استان سمنان به گویش‌های مختلفی سخن می‌گویند، این استان به جزیره لهجه‌ها معروف است. زبان رسمی مردم استان سمنان مانند همه ایرانیان فارسی دری (پهلوی) است اما به لحاظ گستردگی و تحولات عوامل جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی، از تعدد و تنوع گویش‌ها و لهجه‌های خاصی برخوردار است. گویش سمنانی مرتبط با زبان‌های ماد و پارت است. گویش سمنانی و لهجه‌های اطراف به 5 دسته تقسیم می‌شوند که عبارتند از سمنانی، سنگسری، شهمیرزادی، لاسجردی و سرخه‌ای که در این میان گویش سمنانی از همه قدیمی‌تر است و شناخت اصول و قواعد و نیز تهیه دستور صرف و نحو کامل، دقیق و صحیح آن کار بسیار دشواری است. گویش سمنانی یکی از دسته زبان‌های ایرانی غربی است که در ادوار باستان در بخش شمال غربی ایران رواج یافته و هم اکنون نیز در بین مردم شهر سمنان رایج است. این گویش به سبب پیشینه تاریخی، قواعد دستوری ویژه و نفوذناپذیری در طول قرون گذشته از دیرباز در کانون توجه برخی پژوهشگران و زبان‌شناسان بوده است. این گویش چنان با سایر گویش‌های ایرانی تفاوت دارد که شاید بتوان بدون تحصیل و اطلاع قبلی تمام گویش‌های ایرانی مانند مازندرانی، یزدی، اصفهانی و ... را متوجه شد اما وقتی اهل سمنان به زبان خود سخن می‌گوید، مطلقاً از آن چیزی دریافت نمی‌شود.از آنجا که تلفظ کلمات در هر محله از شهر سمنان متفاوت می‌باشد، بنابراین تلفظ اهالی محله اسفنجان سمنان بنا به قدمت دیرینه آن محله، پایه کار آوانوشت اصطلاحات و مثل‌ها بین محققین قرار گرفته است که تفاوت‌های تلفظی واژه‌ها ناشی از تفاوت آوایی میان محله‌هاست.در شاهرود بومیان اصیل علاوه بر زبان فارسی، به گویش شاهرودی نیز سخن می‌گویند. گویش‌های دیگر شهرستان شاهرود مربوط به گروه‌های انسانی مهاجر است. مهاجران آذری و ترک‌های منطقه کالپوش و روستای اَبر، به زبان ترکی سخن می‌گویند. بلوچ‌های منطقه کالپوش و کردهای منطقه پل ابریشم نیز به گویش بلوچی، کردی و بجنوردی صحبت می‌کنند ولی به زبان فارسی آشنایی کامل دارند. عرب‌های مهاجر خوزستان و کردهای مهاجر عراقی نیز از زبان مادری خود در جمع خانواده بهره می‌برند. آن دسته از مهاجران عرب که در سده‌های قبل به منطقه کوچ کرده‌اند، امروزه همگی تنها به زبان فارسی سخن می‌گویند. بنابراین در هر یک از مناطق، اهالی زبان فارسی را به لهجه محلی خاص خود بیان می‌کنند. بر این اساس لهجه‌های مردمان نقاطی مانند شهر کلاته خیج، مجن، بسطام، میامی، فرومد، طرود، بیارجمند، خوارتوران و ...، به راحتی قابل تشخیص است.زبان مردم شهرستان دامغان نیز گونه‌ای از زبان اصیل فارسی است که با لهجه خراسانی پیوستگی دارد. این گویش در تمامی مناطق این شهرستان یکسان تکلم نمی‌شود. در مناطق شمالی شهرستان دامغان (به جز شهر دیباج)، به دلیل همجواری با استان مازندران با اندک تفاوت، مردم به لهجه مازندرانی سخن می‌گویند. روستاهای جنوبی حاشیه کویر (به جز روستای کوه زر)، تحت تأثیر مناطق مرکزی ایران بوده و به فراوانی لغات و واژه‌های آن مناطق را در تکلم آنان می‌توان دید. زبان روستاهای شرقی دامغان به گویش شاهرودی نزدیک است.زبان و لهجه محلی متداول در بین گرمساری‌ها لهجه رازی است که با اندکی تفاوت، اهالی نواحی اطراف تهران، ری، شمیران و ورامین نیز به آن صحبت می‌کنند اما ساکنان شهرها و روستاهای مناطق کوهستانی البرز با لهجه‌ای آمیخته از لهجه‌های رازی و مازندرانی سخن می‌گویند. از زبان‌های محلی دیگر شهرستان گرمسار می‌توان به مواردی چون ترکی که اقوام اصانلو و پاژوک با آن صحبت می‌کنند. زبان اصانلو شبیه ترکی زنجانی و زبان اقوام پازوکی شبیه ترکی آذربایجانی است. اقوام الیکایی نیز به زبان محلی مخصوص خود تکلم می‌کنند.زبان سنگسری نیز عضوی از شاخه زبان‌های شمال غربی ایران است که خود شاخه‌ای از زبان‌های هند و ایرانی است. دکتر معین معتقد است که لهجه سنگسری رابطه نزدیکی با لهجه لاسجردی دارد. اهالی این منطقه زبان فارسی را نیز به خوبی تکلم می‌کنند ولی در بین خود ترجیح می‌دهند که با لهجه سنگسری صحبت کنند. لهجه مردم شهر درجزین نیز بیشتر با زبان سنگسری قرابت دارد. در نواحی شمالی شهرستان مهدی‌شهر مناطقی چون شهمیرزاد و روستاهای این بخش مانند (فولاد محله، چاشم و ...)، به دلیل مجاورت به استان مازندران با اندک تغییری به لهجه مازندرانی سخن می‌گویند.

 

دین و مذهب در استان سمنان

مطالعه اسناد و مدارک تاریخى درمى‏ یابیم که ساکنین قومس چون سایر ایرانیان، قبل از رواج اسلام، پیرو آیین زرتشت بوده‏ اند و در حفظ و صیانت از آن به عنوان آیین به ارث رسیده از نیاکانشان، ثابت قدم بوده ‏اند. پس از فتح شهر رى توسط مسلمانان در سال‌هاى 20 تا 25 هجرى قمری (ظاهراً معتبرترین تاریخ سال 22 هجرى قمری است)، مسلمانان رهسپار شمال شرق کشور شدند و در مسیر خود به سرزمین کومش (قومس) که شامل ناحیه وسیعى به همین نام و شهرهاى سمنان، دامغان و بسطام از آبادى‏هاى معروف آن به شمار مى‏ رفت، رسیدند. بلاذرى فتح رى و قومس را در عهد عُمر گزارش نموده، طبرى سال 22 هجرى قمری را سال فتح دامغان ذکر مى‏ کند و بنا به روایاتى نیز سال 30 هجرى (زمان خلافت عثمان)، زمان تصرف قومس توسط عبدالله بن عامر کریز ذکر شده است.در حال حاضر اکثر قریب به اتفاق جمعیت استان سمنان مسلمان و پیرو مذهب شیعه اثنى عشرى هستند. همچنین درصد کمی از اقلیت‌های دینی چون زرتشتی و مسیحی نیز در استان سمنان وجود دارند.عده ‏اى از عراقى‏هایی که قبل از پیروزى انقلاب اسلامى از کشور خود رانده شده بودند و در شهرستان شاهرود سکونت یافتند، شافعى مذهب می‌باشند.درصد ادیان در استان: تقریباً تمامی مردم این استان مسلمان و پیرو مذهب شیعه هستند

سمنان، خیابان طالقانی، سازمان امور اقتصادی و دارایی استان
+98 23 33321910
info[at]investinsemnan[dot]ir